پیشکش ما به چشم یار نیامد...*

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

امکانات وب

به تو رسیدن(5)

می گفت بعد از اربعین دائم دلت برای امام تنگ می شود. می گفت دائم نیاز به نور خواهی کرد. می گفت بسم اللهی بر همه ی زندگی ات مسلط می شود. می گفت همه چیز آنجا نور است. می گفت دائم دلت برای امام تنگ می شود. و من بی قرارم.

پیشکش ما به چشم یار نیامد...*...
ما را در سایت پیشکش ما به چشم یار نیامد...* دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fsorad5 بازدید : 31 تاريخ : شنبه 15 آبان 1395 ساعت: 4:51

به تو رسیدن(6)

راستی..
نوشته بود کافی است آمدن به نزد تو برای هر چیزی...
خب تو می دانی که...
این آمدن را نذر نگاهت می کنم.
پیشکش ما به چشم یار نیامد...*...
ما را در سایت پیشکش ما به چشم یار نیامد...* دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fsorad5 بازدید : 44 تاريخ : شنبه 15 آبان 1395 ساعت: 4:51

به تو رسیدن(3)

...
من
از
این
آمدن
انتظار
زیادی
دارم.

نگذار فقط آمده باشم.
پیشکش ما به چشم یار نیامد...*...
ما را در سایت پیشکش ما به چشم یار نیامد...* دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fsorad5 بازدید : 31 تاريخ : يکشنبه 9 آبان 1395 ساعت: 2:46

به تو رسیدن(4)


فکر اینکه بیایم و با این روح خالی از معرفت تاب تحمل نداشته باشد اضطراب عمیقی بر دلم گذاشته است. کاش هیجان این دیدن فقط از روی خیال نباشد.

پیشکش ما به چشم یار نیامد...*...
ما را در سایت پیشکش ما به چشم یار نیامد...* دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fsorad5 بازدید : 41 تاريخ : يکشنبه 9 آبان 1395 ساعت: 2:46

به تو رسیدن(2)

دل شکسته حافظ به خاک خواهد برد چو لاله، داغ هوایی که در جگر دارد *همه چی منتفی شد. بی خیالی خوش تر است. شاید باید عادی زندگی کرد. شاید باید عادی نفس کشید و عادی تر از همه ی این ها مُرد. بی خیال. بی خیال من. همه چی کنسل شد. تا وقتی تو نخوای هیچی جواب نمی ده. سال پنجمی که خواستم و نشد. حوصله غر زدن هایی که نهایتش نه باشه رو ندارم. اگه 5 سال پیش سه ماه به کوب می خواستم بیام و نشد. اگه بعدش زودتر شروع کردم به تلاش و نشد. اگه بعدش ناامیدتر شدم و نشد. اگه سال قبل با نه اول کشیدم کنار. امسال دیگه طاقت همون نه اول رو هم ندارم. باور کن خسته ام. قسم نخوردم. اما با دلم عهد بستم ب پیشکش ما به چشم یار نیامد...*...ادامه مطلب
ما را در سایت پیشکش ما به چشم یار نیامد...* دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fsorad5 بازدید : 22 تاريخ : يکشنبه 2 آبان 1395 ساعت: 18:05

به تو رسیدن(1)

نمی دونم.هیشکی نمی دونه.منم مثل یکی از همین آدم هام و حتی خیلی بدتر. دیشب مثل تمام گذشته هایی که کم می آوردم می خواستم همون راه های گذشته رو برم. می خواستم مثل همه آدم ها سرگرم بشم به همین چیزهای دم دستی. مثل فیلم یا مثل کتاب هایی که وقت رو رد می کنه. می خواستم حواسم پرت بشه. دیشب مثل همیشه بود و منم همون آدم. شاید فقط یه فرق داشت اون هم اینکه ازش خواستم تنهام نذاره.نمی دونم قراره چی بشه!؟ من هیچی نمی دونم. فقط می دونم باید هر چه سریعتر رد شد موندن یعنی مهر خوردن و گیر کردن. پیشکش ما به چشم یار نیامد...*...ادامه مطلب
ما را در سایت پیشکش ما به چشم یار نیامد...* دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fsorad5 بازدید : 27 تاريخ : جمعه 23 مهر 1395 ساعت: 11:05

بی تو...(7)

*اهل دل زدن نیستم. اما هر وقت این دل شروع می کنه به زدن می ترسم. از خودم از درجا زدن. مثل همین تابستونی که گذشت. مثل همه ی راه هایی که می شد انتخاب کرد. دیگه توی این سن با یه غوره سردیم نمی شه. دیگه اون قدر دلم سخت شده که باید مثل معجزه بیاد و منو تکون بده. هفته قبل روز دوشنبه بود. یه قطعه مربعی اندازه ی کف دست از پلاستیک رو دادن دستم. مگه چند تا بود؟ مگه من لیاقت این چیزها رو دارم؟ تو به عینه هستی و من دل دل می کنم! مثل یه معجزه می مونه. چقدر غم رو دلم مونده. از خودم. ببر این ها رو تا اربعین که قراره به هم برسیم. پیشکش ما به چشم یار نیامد...*...ادامه مطلب
ما را در سایت پیشکش ما به چشم یار نیامد...* دنبال می کنید

برچسب : بی تو میمیرم 7 باند,بی تو میمیرم گروه 7,من بی تو میمیرم 7 باند,من بی تو میمیرم 7band,بی تو میمیرم 7,7باند بی تو میمیرم,اهنگ بی تو میمیرم 7باند,7band بی تو میمیرم,من بی تو میمیرم 7,من بی تو میمیرم 7th band, نویسنده : fsorad5 بازدید : 29 تاريخ : سه شنبه 13 مهر 1395 ساعت: 22:57

بی تو...(3)

لعلّک من بابک طردتنی...

دیدی وقتی درد زیاد می شه دیگه حس نمی شه

بهم بگو این ها رو کجا ببرم جز در خونه ی تو؟!

.

.

.

طردتنی؟!؟

پیشکش ما به چشم یار نیامد...*...
ما را در سایت پیشکش ما به چشم یار نیامد...* دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fsorad5 بازدید : 40 تاريخ : سه شنبه 6 مهر 1395 ساعت: 15:43

بی تو...(4)

اذا حمی الوطیس لذنا برسول الله...


هنگامی که تنور جنگ گرم می شد، ما به رسول پناه می آوردیم و در این برج عظیم امن و در این قله ی بزرگ امان آرام می گرفتیم...

.

.

* گفته بودی و من یادم رفت. گفته بودی و من هنوز نمی فهمم. من را چه شده در این تنور جنگ دنیا؟!

پیشکش ما به چشم یار نیامد...*...
ما را در سایت پیشکش ما به چشم یار نیامد...* دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fsorad5 بازدید : 36 تاريخ : سه شنبه 6 مهر 1395 ساعت: 15:43

شور شیرین تو را نازم...



پاسخی در خور پیچیدگی موی تو نیست
می کشد کار من از فکر تو آخر به جنون

"فاضل نظری"
پیشکش ما به چشم یار نیامد...*...
ما را در سایت پیشکش ما به چشم یار نیامد...* دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fsorad5 بازدید : 16 تاريخ : سه شنبه 6 مهر 1395 ساعت: 15:43

آرشیو مطالب

پيوندهای روزانه

لینک دوستان

خبرنامه